نوزما یکی از بیماری های تک یاخته ای است که امروزه با توجه به خصوصیات فیلوژنیکی، آن را در شاخه قارچ ها رده بندی می کنند. نوزماها در دوگونه دسته بندی شده اند:
1- گونه سرانا  2- گونه آپیس.
گونه سرانا صدها برابر مرگبارتر از گونه آپیس بوده و اثرات مخرب خود را در سه سطح مرگ و میر زنبورهای بالغ (کاهش جمعیت کندوها)، تلفات لاروها در کندو و یا کاهش میزان تولید عسل درکندو نشان می دهد .

*بررسی بیماریزایی نوزما**

فصل انتشار بیماری:
نوزما آپیس معملا در هوای گرم شیوع زیادی ندارد ویک پیک جزئی را در پاییز و اوایل زمستان نشان می دهد .نوزما آپیس عمدتا در اواخر زمستان و اوایل بهار در لحظه شروع کار زنبور و قبل از جایگزینی جمعیت زمستانه با جمعیت بهاره به اوج خود می رسد لیکن در فصل تابستان و اوج گرما بندرت در گله مشاهده می گردد این در حالی است که گونه سرانا بر خلاف گونه آپیس در هر فصلی ممکن است قابل کشف باشد. بنابراین با توجه به رفتار شیوع نوزما اعم از آپیس و سرانا اواخر زمستان بهترین زمان برای مدیریت در ریشه کنی این بیماری است.

حدت و بیماری زایی:
گونه سرانا بسیاربسیار خطرناک تر از گونه آپیس بوده و می تواندباسرعت رشد و تکثیر بالای خود در دستگاه گوارش زنبور به سرعت جایگزین گونه آپیس گردد. مطالعه و بررسی کندوهای زنبورهای عسل در آمریکای جنوبی نشان می دهد که عدم درمان کندوهای آلوده به نوزما سرانا با فوماژلین در مقایسه با کندوهای آلوده به سرانا که با داروی فوماژلین درمان شدند بعد از گذشت 15 ماه منجر به افزایش تلفات در این کلونی ها شده است. این شاید به دنبال کاهش شدید بعضی از پپتیدهای آنتی بیوتیکی مانند: آباسین، دفنسین وهایمنتوپتاسین در همولنف زنبور توسط نوزما سرانا باشد که احتمالا باعث ایجاد ضعف در سیستم ایمنی و دفاعی زنبورها شده و منجر به بروز ویروسها و تلفات کلونی می گردد. از طرفی مطالعات دیگر در کشور آمریکا و اروپا و منازق مختلف دنیا نشان داد که با وجود سطح بالایی از آلودگی با نوزما سرانادر کلنی ها، تلفات متفاوت و بعضا پایینی در سطح بعضی از کلونی ها مشاهده میشود که این تفاوت تلفات را به شرایط آب و هوایی، تفاوت در مقاومت به این بیماری توسط زنبوران و یا وجود واریته های متفاوت سرانا می توان نسبت داد اگرچه عواقب کاهش تولید ممکن است در آن کلونی ها مشاهد شود. یک نکته مهم و قابل تامل در این زمینه وجود دارد وآنهم اینست که در بسیاری از موارد مشاهده گردیده که با وجود سطح بالای آلودگی گله به بیماری نوزما در سطح گله هیچگونه تلفات و یا ریزشی ممکن است دراواخر زمستان واوایل بهار در سطح کلنی ها مشاهده نگردد که این دلیلی بر عدم مدیریت در پیشگیری حداقلی از این بیماری نیست. چرا که عدم کنترل آن عواقب سو را حداقل در سطح تولید در پی خواهد داشت.

علائم بالینی:
شیوع اسهال شدید در گله می تواند یکی از علایم وجود نوزما آپیس باشد و به عنوان یک علامت درآلودگی بانوزما آپیس در نظر گرفته میشود اما همیشه نمیتوان انتظار علائم مشخصی را داشت. همچنین تست میدانی که شامل بررسی کردن رنگ روده میانی جهت حضور نوزما بخصوص گونه سرانا هم ممکن است برای تشخیص موثر نباشد.. علائم دیگری مانند بال kشکل و یاخزیدن جلوی دریچه پرواز و همچنین متورم شدن شکم هم ممکن است در گله دیده شود که البته بایستی با علائم سایر بیماری های مشابه مانند بعضی بیماری های ویروسی ازیکدیگر تفریق شوند .

(کلنی آلوده به نوزما سرنا ?)

(اسهال در نوزما آپیس ?)

 تشخیص:
گاهی اوقات برای تشخیص اولیه بیماری از یک تست میدانی که شامل رنگ آمیزی ایلیوم یا روده میانی جهت تشخیص حضور نوزما استفاده میگردد که البته همیشه قابل استناد نبوده و راه تشخیص قطعی نمی باشد . مهمترین و بهترین روش برای تشخیص و اثبات نوزما، بررسی میکروسکوپی زنبور جهت حضور اسپورای نوزما میباشد.. البته برای قطیت تشخیص و حتی برای شناسایی قطعی گونه ها از یکدیگر از روش سلولار مولکولی یا PCR استفاده میگردد. نکته مهم وقابل بحثی که دراینجا بایستی بدان اشاره کرد اینست که حتی درصورتیکه علایم بیماری نوزما در گله مشاهده نگردد نباید احتمال آلودگی در گله را منتفی دانست و نسبت به انجام امور پیشگیرانه در گله مبدرت نورزید چراکه دربسیاری از اوقات گله دچار بیماری به صورت مخفی یا subclinical بوده و با بروز بیماریهای دیگر در گله علایم خود را بروز خواهد داد و بهتر است که هر سال در ابتدای فصل شیوع بیماری نسبت به کنترل این بیماری از طریق ارسال نمونه به آزمایشگاه در چند نوبت متفاوت و با فاصله زمانی یک هفته ای از آلودگی و یا عدم آلودگی گله خود به نوزما اطمینان حاصل نماییم .

(اسپور نوزما سرنا در زیر میکروسکوپ ?)

پیشگیری و درمان:
پیشگیری و درمان به جا و به موقع قدرت زنبور را به شدت افزایش می دهد به طوری که بیشترین بهره وری را میتوان از این کلونی ها داشت. منظورم از قدرت یا توان زنبور کاملا متفاوت از جمعیت کلونی می باشد. چرا که با فرض یکسان گرفتن سایر شرایط (اعم از سن ملکه و سایر بیماریها) یک زنبور سه قاب ممکن است توان چند برابری نسبت به یک کلونی شش هفت قابی داشته باشد. توان عبارت است از موم بافی، پرورش نوزاد، تخم ریزی بالا ملکه، کاهش بچه دهی و برگشت زنبوران کارگر به کندو و ….. . این عوامل یا همان توان می تواند تحت تاثیر بیماری نوزما قرار بگیرد. چرا که این بیماری در هر سه نوع زنبور یعنی ملکه، نر و کارگر قابل سرایت می باشد. مثلا مطالعات نشان داد که وجود نوزما سرانا منجر به عدم تکوین درست مغز در زنبوران کارگر می شود به طوری که پس از خارج شدن از کندو قدرت برگشت و بازیابی را ندارند.
شاید مهمترین و کاربردی ترین بخش برای هر بیماری درمان باشد. موادهایی برای درمان ارائه شده که صرف نظر از منشا آنها مجزا هر یک را توضیح خواهیم داد.

1-تیمول:
تیمول از ترکیبات فلاونویئدی در گیاه آویشن است. مطالعات اندکی از اسپانیا و ایتالیا نشان میدهد که تیمول در کنترل بیماری نوزما نقش دارد اما مستندات زیادی هنوز نیاز هست تا به عنوان یک دارو برای درمان این بیماری در نظر گرفته شود. لذا با قاطعیت نمی شود گفت که تیمول کاربردی است.

2-گیاه افسنطین:
اگرچه رفرنس هایی به این گیاه در درمان نوزما اشاره کرده اند اما تاثیر اندک آن در کاهش سطح آلودگی به نوزما آپیس به اثبات رسیده است اما تاثیری بر نوزما سرنا نخواهد داشت. از طرفی این گیاه ممکن است منجر به مرگ ومیر خود زنبور هم شود. لذا هنوز حداقل این دارو را نمی توان توصیه کرد و در کشورهای پیشرفته هم در حال حاضر استفاده نمی گردد .

3- اسسول پلاس:
مقالاتی که اسیدی کردن خوراک را به عنوان پیشگیری و درمان نوزما گزارش دهند وجود ندارد. حتی مقاله فرانسوی گزارش داد که اسیدی کردن با اسید استیک به هیچ عنوان حتی در پیشگیری موثر نمی باشد.

4-سرکه سیب:
زمان زیادی است که از سرکه سیب به عنوان مبارزه با نوزما یاد می شود. باید بگوییم هنوز مستند معتبری یافت نشده که اثرات درمانی را آن تایید کند. شاید به دلیل ملموس نبودن نوزما که در بالا به آن اشاره شد و نداشتن علائم و… زنبور داران عزیزمان ما به اشتباه برداشت می کردند که این بیماری درمان شده است. اگرچه از خواص سرکه سیب نمی شود منکر شد چرا که حاوی عنصر های حیاتی و مواد با ارزشی است و دادن آن به زنبور حداقل به مقدار مناسب مضر نباشد اما به هیچ وجه حتی برای پیشگیری هم مناسب نیست.

5-فوماژلین:
در حال حاضر تنها داروی رسمی و علمی تایید شده برای درمان و پیشگیری دو گونه نوزما داروی فوماژلین می باشد.

زمان و روش استفاده از فوماژلین:

بهترین زمان برای درمان و پیشگیری حداقل در شروع کارکندو می باشد یعنی از اواخر بهمن تا حداکثر اوایل فروردین. گاهی وقتها به دلیل مشکلاتی، مصرف دارو در پاییز یا زمستان ممکن است تجویز شود. با دادن دارو سطح اسپور به حداقل کاهش می یابد و زنبور توانایی خود را بازیابی می کند. و با سرعت بیشتری خود را بالا می آورد. بهتر است قبل از دادن دارو سطح آلودگی توسط یک متخصص در آزمایشگاه با نمونه گیری مشخص گردد. سطح آلودگی زیر 1000اسپور به ازای هر زنبور منفی در نظر گرفته می شود البته در اینصورت در هر صورت باز هم بهتر است پیشگیری در سطح کندو انجام بگیرد . همچنین آلودگی زیر یک میلیون باید حتما مراحل پیشگیری در سطح کندو انجام شود و بالا ی یک میلیون اسپور به ازای هر زنبور باید حتما از دز درمانی استفاده گردد. این دستورالعمل که بعد از انجام آزمایشات پاراکلینیکی انجام می شود به کاهش مقدار مصرف دارو و صرفه جویی آن کمک زیادی میکند. با این وجود شاید این امکان برای تمام زنبور داران نباشد و البته توصیه عمومی اینست که پروتوکل پیشگیری حداقل دو بار در فصل شروع کار گله تکرار گردد

دستور مصرف فوماژلین:
ابتدا یک ساشه 50گرمی فوماژلین را در یک لیتر آب سرد حل می کنیم به طوری که ذرات در آن مشاهده نگردد. سپس این محلول را به 14 لیتر شربت اضافه کنید و با دقت در شربت حل کنید. شما اکنون 15 لیتر شربت حاوی دارو دارید. و از این شربت به میزان 250 تا 300سی سی به هر کندوی پنج قاب می دهید. روش دادن به صورت خیساندن زنبور است یعنی بدون باز کردن قاب، دارو را روی سر جمعیت بریزید. با این روش شما هر ساشه را در واقع به پنجاه تا 60 کلنی زنبور می دهید. و به هر کلونی تقریبا 20تا25میلیگرم فوماژلین می رسد و این عالیست. برای درمان حداقل سه بار تکرار با فاصله 5تا 7 روز سطح اسپور را به صفر کاهش می دهید. برای پیشگیری شما می توانید با فاصله ۵ تا ۷ روز یک الی دوبار تکرار داشته باشید. توجه داشته باشید که به هیچ وجه شربت حاوی دارو را در ظرف شربت خوری نریزید چرا که این عمل نوزما سرنا را هارتر میکند . روش خیساندن (که با اسپری فرق میکند) منجر می شود تا با رفتار تروفولاکسیز (دهان به دهان کردن در زنبوران) دارو یکجا و در جا و با دوز مناسب به تمام زنبوران برسد. ضدعفونی وسایل و شانه های خالی و کندوهای آلوده با گاز فرمالدئید یا اشعه گاما و اشعه ماورای بنفش باعث از بین رفتن اسپورها میگردد .همچنین قرار دادن ظروف آلوده در فرمالین (5 ساعت) و یا حرارت دادن آنها در دمای 49 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت نیز باعث ازبین رفتن اسپورها می گردد .